زبان آلمانی تأثیر به خصوصی در دیگر زبان ها و فرهنگ ها داشته است. در طول قرن 19، ادبیات آلمانی دورۀ باشکوهی را تجربه کرد و بنابراین بسیاری از کلمات آلمانی به دیگر زبان ها وارد شده است. این کلمات شامل کلماتی همچون kindergarten, delicatessen, rucksack, poltergeist و wanderlust است.
امروزه جایگاه بالای آلمان در اقتصاد یکی دیگر از دلایل مهم برای یادگیری این زبان است. آلمان بزرگ ترین اقتصاد را در اروپا دارد و رتبۀ چهارم پس از ایالات متحده، چین و ژاپن است. این همچنین به آن معناست که زبان آلمانی برای اشخاصی که در کارخانه ها یا شرکت های اتومبیل، مهندسی و ساخت و ساز کار می کنند زبان بسیار مهمی است زیرا این صنایع حامی اقتصاد آلمان هستند و افراد بسیاری را استخدام می کنند. زبان آلمانی همچنین “زبان علم” است و دومین زبان پرکاربرد است که دانشمندان از آن استفاده می کنند. آلمانی سومین زبان پرکاربرد در اینترنت است و 6 درصد از کل وب سایت های اینترنت، به زبان آلمانی است. همچنین درصد زیادی از کتاب ها به آلمانی نوشته یا ترجمه شده اند. براساس تحقیقات 10 درصد کتاب های چاپی به آلمانی است.
12 نکته ی جالب درباره زبان آلمانی
1. در سرتاسر دنیای می توانید زبان آلمانی را بشنوید
طبق ویکی پدیا، آلمانی 11 زبان پر تکلم در دنیاست، که حدود 1.4 درصد از آنها، آلمانی زبان مادری شان است.. زبان چینی ماندرین در جایگاه اول قرار دارد و زبان انگلیسی جایگاه سوم را از آن خود کرده است.
2. انگلیسی و آلمانی از نظر زبانی خواهر محسوب می شوند
همچون انگلیسی و داچ (Deutch)، آلمانی نیز بخشی از زبانهای ژرمنی (Germanic) را تشکیل می دهد. اگر از ابتدا با زبان انگلیسی آشنایی دارید، در یادگیری آلمانی مشکل چندانی نخواهید داشت چون با کلمات و اسامی زیادی روبرو می شوید که با زبان انگلیسی تقریبا مشابه هستند. با اینحال، باید مراقب باشید، زیرا کلماتی وجود دارند که از نظر نگارشی شبیه هستند اما معانی آنها کاملا متفاوت است. برای مثال کلمه ی «gift» در زبان آلمانی، به معنی سم است، و هیچ ارتباطی با معنی آن در زبان انگلیسی ندارد.
3. در زبان آلمانی مثل های خنده دار و عجیب و غریبی وجود دارد.
بعضی از مثل های آلمانی را با هم مرور کنیم:
Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei – هرچیزی یک پایانی دارد به جز سوسیس که دو تا دارد
Ich verstehe nur Bahnhof – من فقط ایستگاه اتوبوس رو می فهمم (به معنی این است که متوجه حرفات نمیشم)؛
Das ist nicht dein Bier! – این آب/جوی تو نیست! (یعنی به تو ربطی نداره)؛
4. تمامی اسم ها با حروف بزرگ نوشته می شوند
اگر یک روزنامه ی آلمانی زبان را مطالعه کنید، شاید تعجب کنید که چرا بدنه ی محتوا پر از حروف بزرگ است. این بدان خاطر است که تمامی اسم ها در زبان آلمانی با حروف بزرگ نوشته می شوند و برخلاف آنچه که فکر می کنید، این کار اختیاری نیست!
5. آلمانی زبان نویسندگان و متفکران است
اغلب زبان آلمانی را زبان «Dichter und Denker» یا نویسندگان و متفکران می نامند. برای مثال، جان ولفگانگ گوته ی بزرگ، نویسنده ی متن حماسی فاوست، به عنوان یکی از بزرگترین گنجینه های آلمانی شناخته می شود. از دیگر بزرگان این سرزمین می توان به کانت، مارکس، کامبلت و نیچه اشاره کرد.
6. آلمانی کلماتی دارد که در انگلیسی معادل آنها موجود نیست
یکی از ویژگی های زبان آلمانی مهارتش در خلق کلمات جدید و بسیار تخصصی است که توضیح و تشریح اشیا یا موارد را بسیار دقیق تر از معادل های انگلیسی معرفی می کنند. برای مثال، کلمه ی Schadenfreude به معنی خوشحالی ناشی از بدبختی شخص دیگری است. Torschlusspanik به معنی این حس است که زمان دارد می گذرد و حس گذشت سریع زمان و پیر شدن را فرد احساس می کند و در نتیجه در تلاش و تکاپو برای انجام کاری است قبل از آنکه خیلی دیر شود.
7. در زبان آلمانی اسامی مرکب زیادی وجود دارد
اگر یک کلمه ی طولانی آلمانی را مشاهده کردید نگران نشوید زیرا می توان آن را به اسامی کوچک تر بخش کرد. آلمانی زبانی است که در آن کلمات جدید زیادی متشکل از دیگر کلمات ساخته می شود. برای مثال کلمه ی «دست» (hand) را در نظر بگیرید، این کلمه را آلمانی ها با «Shuhe» (کفش) ترکیب می کنند تا اسم «Handshuhe» درست شود که به معنی «کفش دست» یا همان دستکش است.
8. آلمانی به جز آلمان در چند کشور دیگر زبان رسمی است
به جز آلمان، آلمانی زبان رسمی اتریش و لیختن اشتاین و همچنین یکی از زبانهای رسمی سوئیس و لوکزامبورگ است. همین آلمانی را پر تکلم ترین زبان اتحادیه ی اروپا می کند.
9. گویش های آلمانی با توجه به محل اقامت شما به شدت متفاوت است
در آلمان به هر سویی که سفر کنید، با گویش ویژه ای از بان آلمانی روبرو می شوید که به احتمال زیاد از قبل آمادگی شنیدن آن را ندارید. برای مثال به طنز به لهجه و گویش باواریایی می گویند «نوعی آلمانی که آلمانی ها هم آن را نمی فهمند».
10. هر اسم یک جنسیت دارد.
سه نوع جنسیت برای اسم های موجود در زبان آلمانی وجود دارد: مذکر، مونث و خنثی. هرچند که در نگاه اول، به نظر می رسد بحث جنسیت فرمول خاصی را دنبال نمی کند و لزوما ربطی به موردی که به آن اشاره دارد ندارد. چیزی است که بیشتر حول محور گرامری می چرخد و باید حفظ شود. مارک تواین یک بار در این مورد جمله ی معروفی گفت که «در زبان آلمانی یک خانم جوان جنسیت ندارد اما شلغم دارد!».
11. طولانی ترین کلمه در دنیا
در ادامه ی پست قبل بگوییم که، در زبان آلمانی یک کلمه ی 63 حرفی وجود دارد. کلمه بدین شکل است :
Rindfleischetikettierungsüberwachungsaufgabenübertragungsgesetz
این کلمه به معنی «قانون نظارت بر برچسپ گوشت گاو» است که حتی برای خود آلمانی ها هم بیان کردن آن سخت بود. این کلمه از دور خارج شد و دیگر استفاده نمی شد.
12. نگارش آلمانی دو نسخه دارد
تا اواسط قرن بیستم، زبان آلمانی با استفاده از الفبای Fraktur برگرفته از الفبای لاتین نوشته می شد. این رسم الخط گوتیک از قرن شانزدهم تا اواخر جنگ جهانی دوم رایج بود.